اختر دختر زيباي قجري
کتاب رمان اختر، دختر زيباي قاجاري به قلم الي نجفي داستان زندگي دختري قاجاري از قشر ضعيف به نام اختر را روايت ميکند که براي کنيزي راهي خانهي يکي از ثروتمندان شهر ميشود اما اتفاقاتي در آن خانه برايش رخ ميدهد که...
در بخشي از کتاب رمان اختر دختر زيباي قاجاري مي خوانيم:
پوراندخت در حالي که يک آينهي دستي مينياتوري در دست داشت و در حال انجام کاري بود به تندي وسيلهاي را پشتش پنهان کرد و گفت: اختر از روي سکو شانه را بردار و گيسهاي من را مرتب کن.
به اطراف نگاهي انداختم، در اتاق پوراندخت فرش دستبافي بود و دو مخده و تشک و تاخچهاي که روي آن يک گلابدان و يک آينهي مسي و يک جا انگشتري نقره و يک چراغ الکلي فيتيلهاي قرار داشت و همچنين سکوي کوچکي که روي آن شانه و عطردان و گيرهي سر و... قرار گرفته بود. اتاق پوراندخت خيلي زيبا و مرتب بود.